معرفی بازی Medal Of Honor : Warfighter
نام بازی : Medal Of Honor : Warfighter
سازنده : Danger Close
ناشر : EA Games
سبک : اکشن تیراندازی اول شخص
پلتفرم ها : PS3 , X360 , PC , Wii U
تاریخ عرضه : آبان 91
موتور بازی : فراست بایت 2
و
.
.
.
ــــــــــــــــــ ــــــــــــــــ ـــــــــــــ ــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــ ــــــــــ ـــــــــــــ ـــــــــــــــ ــــــــــــ
ـــــــــــــــ ــــــــــــــ ـــــــــــــــــــ ــــــــــــــ
ــــــــــــــــ
مقدمه
سال 2012 دو بازی اکشن تیراندازی سطح بالا دارد که هر دو رقیب های متفاوتی
نسبت به همدیگر هستند. یکی در آینده و مربوط به جنگ دو کشور می باشد
( BO 2 ) و دیگری هم مربوط به خنثی کردن گروه های تروریستی در نقاط مختلف
جهان است.حال ما آمدیم تا پیش نمایشی از بازی MoH:WF که مربوط به همان گروه
های تروریستی است را بخوانیم.
ــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــ ــــــــــــــــ
اوکیست ؟ جنگجویی بر افتخار اما بی انگیزه
بازی مدال افتخار : جنگجو ادامه ای بر نسخه قبلی این سری که در سال 2010
منتشر شد و به نسبت دیگر بازی های هم رده خودش زیاد جالب نبود ، می باشد.
قهرمان بازیمان پیچر نام دارند . او که شخصیت ما در بازی می باشد از اعضای
همان گروه نسخه قبل بوده که پس از اتمام نسخه قبل وارد ماجرا های جدید می
شود و بازی با این مضمون آغاز می گردد.
جنگجوی امسال بسیار گسترده و پر از جزئیات به نظر می آید. علاوه بر کشور
های زیادی که در روایت داستان بازی نقش دارند شخصیت پردازی کاراکتر ها هم
در سطح سری CoD کار شده است.
کشور هایی که در بازی به طور حتم مشاهده خواهیم کرد شامل فیلیپین ، پاکستان
، سومالی، بوسنی می باشند.گروه تیر 1 که گروه پیچر و رفقایش هست دست خوش
تغییرات جدی نشده و همان رفقای نسخه قبل مانند mother همچنان با شمایند.
داستان بازی همانند BF3 گرایش سیاسی دارد و بازهم مسلمانان ها و کشور های
مستقل در حال توسعه مورد هجوم قرار گرفته اند تا مردم این کشور ها را را
تروریست و بی فرهنگ و ترسو نشاند دهد اما خدا رو شکر که ما بنیاد را داریم
!!!
داستان بازی از آنجا شروع می شود که در شهر مادرید ( پایتخت اسپانیا) حمله
ای تروریستی صورت می گیرد و پیچر هم که در آنجا حضور دارد به همراه گروهش و
صد البته به فرمان کشور آمریکا که به اصطلاح صلح جوست به جنگ با تروریست
ها می رود.
پیچر موانعی را در طی انجام ماموریت های خود بیان می کند مانند مشکلات
خانوادگی و وضعیت زندگی اش و در نتیجه با ترکیبی از این خاطرات و درام ها و
اکشنی پر افت و خیز شاهد داستانی احساسی و تحت تاپیر قرار دهنده خواهیم
بود.
گروه پیچر هم تنها نیست یعنی گروه های دیگری که در پیین مشاهده می کنید هم
در نقاط مختلف دنیا در حال انجام ماموریت های بازی اند که در قسمت مولتی
پلیر می توانید تمام این گروه ها را ببینید.
معرفی بازی Watch Dogs
سازنده:Ubisoft Montreal
ناشر:Ubisoft
سبک: اکشن سوم شخص یا Open World
پلتفرم:PC,PS3,X360
تاریخ عرضه:سال 92
آینده ای ترسناک و نزدیک
به جرئت می توانم بگویم که داغ ترین و پر توجه ترین بازی E3 2012 بازی
Watch Dogs بود.گرافیک بازی ابتدا من را به شک انداخت که مبادا این بازی
برای نسل بعد باشد اما بعد متوجه شدم این شاهکار برای نسل هفتماست.انگار در انتهای هر نسل بازی هایی دل چسب تر منتشر می شود!!
سناریوی داستان بازی جنگ اطلاعاتی است که با محوریت قهرمان داستان،آیدن
پیرس( Aiden Pierce) در شهر شیکاگو و در آینده ای نه چندان دور در حال
انجام است.در آینده هرکسی صحت اطلاعات منتشر شده را قبول نمی کند و تا توسط
خودش تایید نشود به آن اطلاعات اعتماد نمی کند.آیدن که با کلاه آفتابگیرش
در شب یکی از بزرکترین سوتی های E3 رو از آن خودش کرده بود برلی رسیدن به
هدف خود و به دست آوردن اطلاعات صحیح مجبور به انجام هر کاری می شود.از هک
کردن وسایل مختلف تا شنود تلفن های مردم.
اکام وجود داشتن بخش Co-Op هم در بازی بالاست.در تریلری که در E3 نشان داده شد بعد از انجام ماموریت توسط آیدن شخصی به نام Bixxel 44 در انجام ماموریت بعدی او یعنی فرار از صحنه تصادف ماشین به او کمک میکرد.
در تریلر نقشه ای در سمت راست بازی معلوم بود که نشان از Open World بودن
بازی هم هست اما صد در صد مطمئن نیستم که بازی این سبک را دارا باشد.
در انتها بگویم که هک کردن وسائل مختلف و مخفی کاری از ریشه ها و اصول بازی است.
معرفی کامل بازی Far Cry 3
سازنده:Ubisoft Montreal
ناشر:Ubisoft
سبک:اکشن اول شخص
پلتفرم:PC,X360,PS3
تاریخ عرضه:مهر 91
خب یه نگاهی داشته باشیم به بازی اساسین کرد3 که اگه نگم همه ملت اکثرگیمرامنتظرشن.
برای شروع بیاید از چیزای جدیدی که یوبیسافت وارد بازی کرده حرف بزنیم.اولین چیزی که شما متوجه خواهید شد میزان هزینه های توسعه و موتور مورد استفاده در بازی اساسین است.موتور مورد استفاده موتورAnvil 2است.این موتور کمک زیادی به پیشرفت بازی در قسمت های:هزینه مالی،انیمیشن،طریقه حرکت وکوهنوردی،وحتی فیزیک شخصیت در بازی همه این ها به کمک این موتور پیشرفت کرده همونجور که در دموها دیدیم.قهرمان بازی کانر درمناطق پوشیده از برف انقلاب آمریکا قدم میزند.دراینجا حمله ای توسط یک گروه گرگ به او آغاز می شودوکانر به راحتی می تواندآنهارا از بین ببردواین ها همه به لطف سیستم جدید مبارزه دراین نسخه است.
زیبایی که یوبیسافت به این بازی داده اضافه کردن حیوانات بسیازیاد دربیبان ها و کوهستان برای رسیدن به نزدیکترین شبیه سازی به حیات وحش وشما دربازی شاهد بسیاری ازحیوانات هستید که درحال قدم زدن درگیاهان وحشی(خودرو)هستند.مثل آهو،گرک،خرگوش و...........
همواره دربازی های اسساسین شاهدبالارفتن از ساختمان های بزرگ وبلند بوده ایم اماباوجود بخش تاریخی بازی(انقلاب آمریکا)وسرباز های زیاد درجاده ها ،بالارفتن ازکوه ها وجهش از روی درختان هم به بازی اضافه شده است.بالا رفتن از همه اینها دربازی بهتر وسریعتر شده است.کانر به صورت مخفیانه واردیکی ازاردوگاه های آمریکایی می شود(دراینجا بازی تصوری از انقلاب واقعی آمریکا را باوجود انبوه سربازان آمریکایی وانگلیسی به ما می دهد)؛دراینجا بسیاری ازسربازان آمریکایی راکه توسط سربازان انگلیسی زخمی شده اند را می بیند؛ به درمان آنها می پردازد(چه جلب) درحالی که بعضی از آنها درحال سیگارکشیدن هستند!!!!!وازسوی دیگر به بعضی ازآنهاکه استعداد دارندآموزش کشتن میدهد!!!(ووو،به این میگن بازی)،بابعضی از آنها صحبت می کند.
بسیاری از بازیکنان درقسمت های قبلی مشکلاتی دربالارفتن ازساختمان هارا داشتند، اما به نظر می رسد که یوبیسافت برای همیشه این مشکل(سیستم بالارفتن)راحل کرده است.
همچنین دراینجا بخشی از ماموریت های جانبی بازی قراردارد.مثلاکمک به بعضی سربازان برای پیدا کردن برادرش یا دسته اش یا فروش گوشت هایی که از قبل شکار کرده(وپوست گرگ) برای کمک مالی به آنهاوخودش.بعد از خارج شدن از اردوگاه به سمت هدفش حرکت می کند دراینجا دسته ای از سربازان انگلیسی را می بیند وبا تبربه آنها حمله می کند؛ودراین حمله شاهد پیشرفت بسیارچشمگیر گیم پلی وسیستم جدید مبارزه هستیم.سیستم مبارزه دارای رویکرد به عقب نیست بلکه معیارهای جدید ازنوع قدرت ضربه، سرعت جنگیدن به آن اضافه شده همچنین شاهد گیم پلی خیلی خیلی سلیس و روان هستیم وچیزی که باعث تعجب زیاد من شد جنگیدن کانر با گرروه زیادی از سربازان دشمن وضربه زدن پیاپی وقدرتمند او به آنها بود.حال سری هم به شهرهای بازی بزنیم به شهربوستون آمریکا جایی که یوبیسافت نگاه وسیعی به شما میدهد(انگشت به دهن میمونید)بوستون واقعا چهره گذشته اش را به شما نشان میدهد.لباس مردم شهر به شکل بی نظیری طراحی شده . وجود جاهای زیادمخفی شدن برای انتظار رسیدن دشمن و کشتن او.چیزی که زیباست آنست که مردم شهر هم درکشتن سرباز انگلیسی به شما کمک می کنند.یاصحبت کردن مردم شهرباآنهابرای پرت کردن حواسشان.
دربازی اسلحه ها ومهمات زیادی اضافه شده،یکی از انها تبراست.اسلحه هایی که یوبیسافت تمام حواسش را روی آنها جمع کرده است.این وسیله برای نبرد های تن به تن ونزدیک مورد استفاده قرار می گیرد.شما همچنین می توانید از روی درخت از طناب استفاده کنید(برای به زمین انداختن سربازان).کانرشخصیت اصلی بازی فرزند مادری سرخ پوست و پدری انگلیسی است .بازیکن جوانی کانر را در آستانه نبردهای آمریکا تجربه خواهد کرد . فردی که با نابودی قبلیه اش برخلاف اتزیو - که قدم در راه انتقام جویی گذاشت - اهدافی عدالت خواهانه دارد.در بازی 3 دهه از زندگی کانر را تجربه خواهید کرد
وجودسلاح گرم مورد استفاده شما برای اولین بار که برای استفاده ازآن نیاز به باروت وپرکردنش دارید.(برای راه دورمناسب است)وباتوجه به تاریخ بازی شاهد وقوع انفجار های شدیدی خواهیم بود.
همچنین این بازی پایانی برای داستان دزموند مایل خواهد بود.شخصیتی که تمام این عنوان را از دید او تجربه کردیم و از نوادگان بزرگان فرقه ی اساسین ها بوده و به صورت پیاپی در تلاش برای نجات جهان و جلوگیری از نابودی دوباره ی نسل بشریت است.
نتیجه گیری:
اساسینز کرید 3 حدود سه سال است که پروژه ی ساخت را پشت سر می گذارد.پروژه ی اساسینز کرید یکی از پر خرج ترین بازی های یوبی سافت است.تیم اصلی مونترال یوبی سافت و 6 استودیوی دیگر در حال کار بر روی بازی هستند.شخصیت اصلی از نظر پیشینه و شخصیت پتانسیل بسیار بالایی را داراست.علاوه بر این با نزدیک شدن به پایان سال 2012 و یکسان شدن مسیر بازی و مسیر دنیای واقعی شاهد همزاد پنداری بیشتری با دزموند مایلز خواهیم بود.بازی از هر لحاظ پیشرفت محسوسی داشته با پیشینه ای که از یوبی سافت مونتریال موجود است همگان انتظار شاهکاری دیگر و یکی از بزرگترین عناوین سال و حتی زمان را خواهد داشت.
به نام خدا این بار با نقد بخش تک نفره call of duty black ops 2 در خدمت شما هستیم
مقدمه
سری بازیهای call of duty نیازی به تعریف ندارند.بدون اغراق باید گفت که پر
فروش ترین جو ساز ترین و مهم ترین بازی این نسل است.هر بازی call of duty
که عرضه میشود معمولا فضای خبری و جو دنیای بازیهای رایانه ای برای انتشار
این بازی و سوالات تشکیل شده در ذهن طرفداران مدام عمیقتر و بیشتر
میشه.شاید به همین دلیل است که عرضه و یا حتی خبر عرضه یک بازی از این سری
همواره موج حاشیه ها و هیجان را به دنبال دارد.آخرین نسخه ی این سری بازیها
با نام modern warfare 3 به نظر بسیاری از منتقدان آن فروغ گذشته را نداشت
و به نظر می آمد که این سری رو به افول و تکراری شدن میرفت.(صد البته که
Modern warfare 3 بازی خوش ساختی بود اما اصلا در سطح دو modern warfare
اول و black ops 1 نبود).حال دوباره activision ساخت این قسمت را به
treyarch سپرد تا ادامه ی بازی بسیار زیبای black ops را بسازد.نمایشهای
قبل عرضه(مخصوصا نمایش بازی در e3)چندان امیدوارکننده به نظر نمیرسید اما
سازنده ها بعدترها با دادن وعده هایی در مورد تغییر بنیادین در سری call of
duty با عرضه ی black ops 2 را بعضی ها را امیدوار کرد(نمونه اش خودم که
ابتدا چندان به بازی امیدوار نبودم).حالا این بازی عرضه شده و بررسی خواهیم
کرد که تا چه حد انتظارات را برآورده عمل کرده و تا چه حد به وعده های
داده شده عمل شده.
داستان(cordis die)
بدون شک برترین بخش black ops 1 داستان آن بود که با آن نحوه ی روایت بی
نظیر و غافلگیریهایی غیر قابل پیش بینی تحولی در سری بازیهای call of duty و
حتی بازیهای اول شخص ایجاد کرد و نشان داد این حرف که داستان در بازیهای
شوتر اول شخص مهم نیست کاملا غیر قابل قبول است.حال black ops 2 باید سعی
بر آبروداری در مقابل پدر خود در زمینه ی داستان بکند.بازی را که شروع
میکنیم پس از دیدن تبلیغ treyarch و activision که عین روایت شماره اول(که
خط کشیها و رنگ قرمز و ویدیوهای واقعی و ... داشت)میباشد ناخودآگاه نگران
میشویم که نکند treyrach به خاطر زیبایی روایت شماره اول به همان سبک پناه
برده(که حقیقتا خاص و یونیک بودن بازی اول رو از بین میبرد)و از خلق شیوه
های جدید جلوگیری کرده.اما کمی بازی که میکنید متوجه میشوید که نه تنها از
آن شیوه استفاده نشده بلکه این دفعه بازی نحوه روایت خاصی ندارد ولی با
زیرکی تمام داستانی بسیار زیبا خلق کرده.داستان بازی ادامه ی ماجراهای الکس
میسن(alex mason) و پسر او david mason یکی از نیروهای آمریکایی و عضو CIA
را ادامه میدهد(که در شماره اول ماجراهای او را دنبال کردیم).این دفعه
Hudson از او میخواهد که با او به نجات frank woods بروند که در شماره ی
قبل زنده ماند و اکنون توسط نیروهای دشمن به رهبری raul menendez (ضد
قهرمان اصلی بازی)نگه داشته شده است برویم.
پس از نجات او ما دوباره همراه این دو میرویم تا raul menendez را دستگیر
کنیم اما woods چون به خاطر ضرباتی که توسط او خورده و کشته شدن یارانش
توسط menendez جلوی چشم خود woods کنترل خود را از دست داده و قصد کشتن او
را میکند.menendez هم که خواهرش را که تنها یار او در زندگی است و در بچگی
در اثر یک آتش سوزی بیشتر صورت و بدنش سوخته را دزدیده اند با عصبانیت به
دنبال او میرود.در یکی از ساختمانها(که خواهر menendez در آنجا است)Hudson و
menendez درگیر میشوند و میسن و وودز هم همان زمان به آنجا میرسند اما
woods نارنجکی را به قصد کشتن منندز پرتاب میکند که در میانه ی راه به
دیوار برخورد کرده و به اتاقی میرود که خواهر منندز در آنجا است.و همان طور
که حدس میزنید خواهر او میمیرد و به همین دلیل منندز از زمان کشته شدن
خواهرش قصد انتقام میکند و در این راه در سال 2025 با جمع کردن طرفدار برای
خودش و اسم عملیاتی cordis die که به انگلیسی judgment day (روز داوری)قصد
نابود کردن ابر قدرتها و تصرف دنیا را دارد.داستان black ops 2 واقعا
بینظیر است.در این شماره بیشتر سعی شده به شخصیت ضد قهرمان بازی پرداخته
شود که نتیجه ی کار عالی است.همین حس انتقام از ملت آمریکا و مخصوصا از
woods mason و hudson باعث شده که menendez شخصیتی بسیار قابل باور داشته
باشد و قطعا بهترین ضد قهرمان سری call of duty باشد.ویژگی دوم بازی سوییچ
کردن بین آینده و حال است که حال و هوای خاصی به بازی داده و باعٍث شده
وقایع بسیار پیوسته دنبال شود.از یک نقطه به بعد سرعت پیش روی وقایع به
قدری تند میشود که شما را پای بازی میخکوب میکند و کنجکاوی شما برای دیدن
عاقبت قصه به شما اجازه ی خارج شدن از بازی را نمیدهد.حرف از عاقبت شد بازی
چهار پایان اصلی دارد(و بسیار پایان فرعی)که هر چهار تا بسته به انتخابهای
شما در بازی دارد و هر چهارتایشان بسیار زیبا است و یک پایان از بقیه
بسیار قشنگتر است(پیشنهاد میکنم همه پایانها را ببینید).انتخابهای موجود در
بازی که برای اولین بار به سری call of duty اضافه شده همگی عالی هستند و
کاملا مسیر ادامه ی بازی را برای شما تغییر میدهند.البته به جز انتخابها در
بعضی مواقع نوع بازی کردن(مانند دیر رسیدن یا زود رسیدن به جایی یا عملکرد
گیمر در مرحله های strike force)نیز بر داستان بعضی تاثیر میگذارد.برای
جمع بندی این بخش جز تحسین چیز دیگری نمیشود گفت و black ops 2 نه تنها
انتظارات را در بخش داستان برآورده کرده بلکه پا را در بسیاری از بخشها نیز
فراتر گذاشته و با قصه ای پر از غافلگیری(فکر نکنم کسی در این سایت باشد
که غافلگیری های بازی را عینی حدس بزند)همراه با پایانهای بی نظیرش گیمر را
همراهی میکند.
صحنه ی ملاقات raul menendez و frank woods
صدا و موسیقی(you will suffer with me)
بلک آپس 2 در زمینه ی موسیقی بسیار عالی کار میکند.البته کمترین چیزی که در بازی به آن توجه میکنید موسیقی است اما باز هم موسیقی های بازی در زمینه ی انتقال حس هیجان و جنگ را منقل میکند.اما صدا ها.صدا ها در بازی عالی هستند البته با اینکه به طبیعی بودن صداهای medal of honor و یا battlefield نمیرسه اما برای یک شوتر اول شخص بسیار خوب است.بحث بعدی در مورد صداگذاری است.صدا گزاری واقعا بینظیر است.صدای همه ی شخصیتها مخصوص به خود بوده و هر کدام استیل خاص خود را دارند.مثلا صدای woods در پیری عالی کار شده تا حدی که شباهت آن به صدای دوران جوانی اش به صورت معرکه ای حفظ شده است.یا مثلا لهجه ی farid یا raul menendez هنگام انگلیسی صحبت کردن بسیار زیبا است.نکته ی ظریف دیگر بازی دیالوگهاست که با هنر تمام نوشته شده اند.شوخی های شخصیتها همه به جا و کاملا منطبق با شرایط و روحیات شخصیات است.مثلا menendez فردی کاملا سرد و خشن است و این را از آرام و سنگین و شمرده حرف زدنش میتوانید بفهمید.
شخصیت محبوب frank woods هنوز زنده است و در طی بازی ادامه ی وقایع خود را با alex mason برای پسر او david mason تعریف میکند.
گیم پلی(future is black)
و اما مهمترین بخش بازی برای بیشتر گیمرهای جهان(مخصوصا ایرانیها).گیم پلی این شماره قرار بود که شامل تغییرات زیادی شود در این شماره هنوز به همان گیم پلی سبک و روان و صحنه های سینمایی پایبند است اما در کنار آن انواع تغییرات را به خود دیده.اولین تغییر اضافه شدن انواع ابزارهای جدید و پیشرفته در بازی که موجب شده هیچ وفت همیشه منتظر یک سوپرایز در این زمینه باشید.وسایل مختلفی نظیر drone ها و لباس نامریی و بالهای پرواز با سرعت بالا و .....قطعا نقطه قوت گیم پلی بازی است.دومین ویژگی گیم پلی که باید بگیم ویژگی همیشگی سری بازیهای call of duty است صحنه های سینمایی است.در این شماره سعی بسیاری در تنوع آنها شده است(که مانند modern warfare 3 بوی تکرار ندهند)و تقریبا در این زمینه بازی موفق بوده است.بازی صحنه هایی مانند اسب سواری یا فرار به کمک drone ها و یا کوه نوردی و پرواز و .... همگی مانند بازیهای قبلی سری لذت بخشند.بخش دیگری که به تازگی به بازی اضافه شده بخش strikeforce است.در این بخش که تقریبا کلیت بازی را عوض میکند ماموریتی به شما داده میشود و شبیه بازیهای استراتژی به شما نیروهایی از انسانها گرفته تا drone ها و turret ها را میتوانید کنترل کنید و به آنها دستورهای خاصی دهید یا آنها را از حالت اول شخص کنترل کنید.این بخش جدید بسیار جذاب است اما یک اشکالی دارد.اشکال هم این است که هیچ وقت آن حس یک بازی استراتژی را در زمینه ی مدیریت و دستور دادن به شما میدهد و بیشتر به شما حس یک بازی اول شخص را میدهد که به جای کنترل یک نفر میتوان چند نفر را کنترل کرد.البته گیم پلی بازی چند ایراد دارد.اولی هوش مصنوعی طردوستان و دشمان شما در بازی است.بعضی مواقع آنقدر الکی این طرف و آن طرف میروند که واقعا از خود میپرسید که آیا اینها انسانند؟! ایراد دوم ساختار بعضی مراحل است.واقعا در چند مرحله احساس میکنید که محدود به کشتن موجهای بی پایانی از دشمنان شدید و دارید یک مرحله ی بی هدف را بازی میکنید.با تمام این تفاسیر گیم پلی بازی هنوز از بهترینهاست و بسیار بهتر از رقبایی مثل medal of honor و battlefield است.
همانطور که در عکس میبینید در بخش strike force با یک دکمه میتوانید بین هر نیروی دلخواه سوییچ کنید
مرحله ی اسب سواری در افغانستان جزو بهترین مراحل بازی است
گرافیک
گرافیک سری بازیهای call of duty همواره خوب بوده است اما در حدی نبوده که با بازی های شاخص در گرافیک رقابت کند.cod black ops 2 نیز از این قاعده مستثنی نیست.بازی در زمینه ی گرافیک پیشرفت آنچنانی نکرده و کیفیت بازی فرقی با mw3 ندارد.هنوز بعضی از بافتها ضعیفند در کنار اینکه بعضی محیطها عالی طراحی شده اند.شاید بزرگ ترین پیشرفت مربوط به پردازش محیطهای بزرگ بازی باشد که واقعا در بعضی صحنه ها(مانند صحرای افغانستان) انسان را مبحوط میکند.مانند black ops بازی در زمینه ی چهره ها عالی کار کرده و روی جزییات صورت شخصیتها به زیبایی کار شده است.اما در کنار نبود پیشرفت کلی بزرگترین ایراد این بخش مربوط به cutscene هاست.معمولا در بازیهای دیگر کیفیت کات سین ها از کیفیت خود بازی (real-time)بیشتر است ولی در BO2 کاملا برعکس کار شده.دموهای بازی کیفیت وحشتناکی(!)دارند و پس از دیدن دموی اولیه بازی که قبل از شروع بازی است حالتان به هم میخورد.در هر صورت امیدواریم سران activision برای گرافیک این سری بازیها فکری بکنند زیرا هر سال پیشرفت خاصی را در این زمینه شاهد نیستیم.
جمع بندی
در آخر این نقد باید بگم که این نقد بخش تک نفره بود و بخش زامبی و چندنفره شامل آن نمیشود.اما در همین بخش تک نفره call of duty black ops 2 به عنوان یک بازی درجه یک ظاهر شده و توانسته همه انتظارات را برآورده کند و بازی کردن BO2 را به هر گیمری پیشنهاد میکنم.
در ضمن حتما میدانید که نظرات شما باعث خوشحالی و بهتر شدن کار من(چه انتقاد چه تعریف چه پیشنهاد)میشود.پس حتما نظر خودتان را در مورد نقد بگویید